Г Галина
گ . گالینا
(1870-1942)
ПОД ТОПОЛЕМ
درته ای پلک / زیرپلک
برگردان از: روسی
دریاباری .
… Шепот тополя весною
نوازش سپیدار بهاری...
… Я задумчиво ловлю
من به فکرکی درشده ام
Будто слышу над собою
انگاربرفراز خویش میشنوم …
.
"Чье-то робкое "люблю
ازچه باشداین شرم عاشقانه
Диким медом и цветами
درعسل وحشی ،درگلها
Пахнет свежая листва,
ودررایحه تازه ای برگسار
И туманится мечтами,
رویایی است غبارآلود
...
И кружится голова
وچرخش سر
Тихо веки закрываю
بنرمی پلکهایم رامی بندم
…Жду чего-то и молчу
چیزی را منتظرم-وخاموشم
… Я и знаю, и не знаю
من میدانم، ونمیدانم
… И хочу, и не хочу
من میخواهم،ونمیخواهم.
سلام
شعر حالبی بود به من هم یه سر برن خوشحال میشم
سلام بر دریا باری خوب
امروز نیز آمدم تا از شیرین واژه های تقدیس شده در نجابت اهورایت بخوانم اما با هدیه ای روبرو شدم. نمیدانم چه بگویم فقط شرمسارم کردی با اینهمه لطف ات.
شرمسارم کردی چون خودم را درخور اینهمه مهربانی نمی بینم. بس بزرگی.
بسیار ترجمهء زیبا است با همان لحن دریا باری!!
انگار از کوی؛اهورا ؛ میآید.
/بنرمی پلک ها را ...
من میدانم و نمیدانم/
ازت به اندازه ء زیبایی کلامت ممنونم.
موفق و شاد باشی.
درود برشما.
سلام دوست خوبم
امیدوارم هر کجای دنیا که هستی این بهار را به شادی بگذرانید
واز شعر زیبایت ممنونم
...وشما نیز.
هیچگاه ...
دوست .
چه میگویی ..
تو ؟
قصه نخوان
حدیث دوست نگو
کاش فرصت بود ،
می گفتم ،
حدیث ماتم ما را دوبار بخوان .
بهروای ، درباری ...
سوززز ، ویلوووووون ، بنواززززز
پردهای پایین ،
زیل ... بگیر
هارمونیه
سا ، نی ، ده ، په ،
مه ، گه ، سا .
امشبم تا تو
امشب و فردا شب و فردای دگر
بدرود
سلام دریا باری صاحب!
دیریست به نسبتی نتوانستم ازدوستان خبر بگیرم
موفق باشید..
سلام داوود گرامی / خیلی زیبا است به زیبای پروانه عزیز/ سرایشگر خوبیها بمانید/
سلام
بسیار لطیف بود.
آقای دریاباری عزیز رسم خوبی را در اینجا دیدم و یاد گرفتم.
ممنونم
ازدحام
عجیب ازدحامی است!
کوچه ها، کوچه ها
آه!
مثل که دستان مان را
بریده و برده باشند
این دستان که از تنم آویزان ست
مال کی است
من دستان خودم را میخواهم
دستان خودم را....
من هم خاموشم
چی ات شده عزیز؟
سلام دوست عزیز
نمی دانید چقدر دنبال وبلاگ شما گشتم !!
با کمال شادمانی پیدا شدید
با اجازه شما را در لیست دوستان می گذارم تا....
با احترام
و نیز لذت از خواندن شعر هاتون و ترجمه ها
نصرت عزیز.
مدیون شما.
شیفته ای نفس جستجوی های ازهمین دستم. که دست شما گردش می گشت ومیگردد.... دستت درد مکناد سرورمن.
فردا ودرُُ٬دم درج وب شماو دین من.
.... درودت میقرستم !
ترا در تمام شبهای دلتنگی
در تمام فریاد زدنهایم
در تمام دل دل کردن هایم دیده ام
گاهی آنقدر به من نزدیکی که حتی فراموش می کنم نام ترا
همان هنگام که باران میآید وعطر تو....
همان هنگام که دل آسمان از دل من ابری تر می شود
همان هنگام که عطر یاس در فضای دلمان پیچید .......من تو را از پشت چشمان بسته ام دیدم......................
مادرجان!
خواندمت ...
درتمام کوچه های دلتنگ....
درتمام ضربت ثانیه هاو
درتپش ناهمگون نبض دستهایت
مارا
کسی باید ببرد
سرورمن
بیشترین سهم از آن محبتهای تو خواهد بود.
پس
پیش ازانکه تجزیه شوم
حساب روشن باید....
سلام
سپاسگزارم
وامیدوارم شما هم خوب باشید
سلام دوست عزیز
به زنیدن من سر بزنید و در مورد شعر زنیدن نظر بدهید
ممنون
ببین در زندگی یک نفر را برادر گفتی آنم خواهر بود!! کمی محتاط باشد واگر نه همه آن تعارفت زیر سوال میرود. قضا را من نوشته های این خانم را بسیار دوست دارم و همیشه میخوانمش هرچند کمتر برایش می نویسم. به یقین که در او فروغی دیگریست هرچند زیاد سپید و تازه زیاد دارد و لی با روح شعر بسیار آشنا است. او میداند کجا شعرش را بلند کند و از وجیزه نمایی برون کند گاهی یک شعربا قطع کردن زیبا میشود -با کوتاه کردن و گاهی با رفتن و دنباله گرفتن.
شاعرخوب این گاه را میابد. راستی برای اثبات قولم خواهر نه برادر : http://tonekamedical.asoon.com برای شنیدن فایل صوتی به این آدرس مراجعه کنید.
مینو نصرت، شاعر جوانی است که در "حوا صدایم مى زنند/ نام من لیلى ست" مجموعه اشعارى را گرد آورده که ساختارى بسیار زنانه دارند. او مى کوشد منطق حیات زنانه را شکل بخشد و به ابعاد تفکر زنانه هویت بخشد. مینو نصرت در این مجموعه کوچک خود را نسبت به ساختار اساطیر آشنا نشان مى دهد. او از نام دو همسر حضرت آدم الهام گرفته است. مى دانیم که بر طبق اسطوره نخستین همسر آدم لیلا نام داشته. این نام که به معنى شب است انسان را وسوسه مى ند تا باور بدارد که آدم و لیلا در اصل نمادى از یک حرکت دیالکتیکى بوده اند، که در قالب مفاهیم روز و شب عمل مى کرده اند. جالب است که حوا (ایو) نیز در زبان هاى اروپائى به معناى شب است. البته میان ساختار شخصیت مستقل لیلا، و شخصیت مطیع و پیرو حوا تفاوت زیادى هست که نمایانگر دو عصر پدر سالارى و برزخ پایانى عصر مادر تبارى ست. به هر تقدیر شعر مینو نصرت خود را از مقوله شعر شعور نشان مى دهد.
سلام مسیو .
همه گفتند تو با پیام رفتی بلاروس ؟ حتما سماگون ها رسیده است ، ها .
نوش جان . اله سانته .
ما را خو نمبر ۹ خراب کرد والله .
راستی در ترجمه بعد از من نفر دوم هستی . احسنت .
آمدی ، یک صدا بکش .
روز و روزگارت خوش خوش .
هنوز نه. اما؛ میرویم به جان سماگون ... مرسی مون امی!
بلی. راست گفتی - در ترجمه بعد ازمن نفر دوم استی-.
سلام حضرت دریاباری عزیز... شرمنده ام که چقدر دیر آمدم / جایت خالی بود شعر خواندیم و حظ بردیم خراسانی / محمود جعفری ووو بودند روز خوبی بود / دو قطعه شعر شما هم مجلس را مزین تر ساخت .. شاید حسرت در سایتش در مورد چیزکی نوشته باشد / به هر حال فقط خواستم شما هم در جریان باشید / ترجمه هم خیلی خیلی عالی بود حظ بردم / من هم مرتکب یک ترجمه شده ام که حتما با شما در میان میگذارمش / سبز باشید خدا نگهدارت
بی حضور تو عجیب است که بهار آمده !
بهار نارنج .... (یک زنگ معطر!)
سلام
نفهمیدم به چه زبانی بود
موفق باشی
به زبان روسی
سلام
ایندفعه به کدوم زبون بود فکر کنم روسی بود آره؟
راستی آپم
سلام دریاباری عزیز
از اینکه سر زدید ممنون
من شما را لینک کردم اگه ممکنه لینکم کنید
چشم.
درفرهنگ - دریاباری - همه چیز ممکن است.
سلام
خیلی خوب بود زنده باشی وخانه آباد
من ایرانی نیستم ولی به ادبیات ایران علاقه مندم
شادزی
دوست عزیز
من هم متولد ایران امروزی نیستم.
سلامی دوباره
دوست خوبم دریاباری
من هستم که حرف بزنم:
از تنهایی بی انتهای زنها
از زنهای تنهای بی انتها...
در مورد سئوالت امکان دارد بیشتر توضیح دهی؟
بعد ازخیلی روزها سلام
شما ..شعر..پروانه عزیز..همش زیبا ودوست داشتنی.
سلامی دوباره به دریاباری عزیز
در مورد سئوالتان باید بگویم
شعر زنیدن اولین شعر من نیست
چندین سال است که می نویسم
اما در مورد وب نویسی باید بگویم که از فروردین ماه ۸۶ شروع کردم
از آشنایی با شما خوشحالم
همیشه به من سر بزن
سلام بردریاباری عزیز!واقعآزیبابرگردانیده ای.لذت بردم.راستی این روسی زبان زیبایی ست.یه ایزنایو ای نیزنایو.
خوب شد که تازه کردیش... به نظرم که دلت را ترجمه داده ای ..من نیز هر شب روسی ترجمه می کنم...
شعر های خودم راکمتر بروز خواهم کرد. جایی خواندم شعر- پرواز خاکستر - مرا کسی بنام وبکام خودش چسپانده بود و مرحباهای بسیار ازین قمار برده بود! الان برانم که مجموعه ای از شعرهای نا متتشر شده ام را فراهم کنم ....وبرای انکه این حصار ازشرم تهی دستی فرو نریزد به ترجمه روی اوردم که کمک کند.
با سلام و آرزوی طول عمر
که زمانه این زمان نمی دهد...
دوباره برگشتم!
با قسمت دوم مقاله «ترفندهای زبانی در غزل پست مدرن»
که به ترفندهای زبانی در «مبحث کلمه» می پردازد
به همراه مثال هایی از دوستان شاعر
و بحث پیرامون آنها...
البته این مقالات حالا حالاها ادامه دارد
پس منتظر حرفهایت ، پیشنهاداتت و حتی انتقاداتت هستم...
و مهم تر از همه:
یک شعر تازه
که دوست دارم بخوانی
راه از میان مویرگ های حیات می گذرد.منتظرم...
یاداشت
یک دوست عزیز پیام گذاشته بودند.... که سهوا حذف شد با معذرت. اگرممکنه به تکرار ادرس تان را بنویسید که به زیارت شما بیایم.
سلام بردوست سخنور ........... تصویرزیبایی بود . مگر به اشعار خودتان که درسایت بخوانیم اضافه تر ( خو ) گرفته ایم . بامعذرت که نتوانستم زود بخدمت برسم چون عزادار بودیم . باارادت .
سلام
دوست عزیز
با شعر
( زن های تنهای بی انتها )
به روزم
سر بزنید ونظر بدهید
دریا باری جان
برای چندمین بار برگردانهای زیبایت را خواندم . امروز نبودم . دوستی نویسنده ناخوش بود ، رفتم خبرگیری . پیغام هایت را هم خواندم . تا آن زمان که خودت گفتی متوجه آن موضوع نبودم که آن رند تویی .
عزیز دل مدتی است در پی ات هستم تا ببینم آخر با برگردان ها چه می کنی و کدام مسیر را پیش می گیری و چگونه تکلیف خودت را با زبان و طعم شعر روشن می کنی . راستش باید اعتراف کنم که توان عجیبی در برگردان داری . به گمان من با این برگردان های تازه ات راه زیادی را پیمودی . زبان چنان در تو درونی شده است و چنان با جانت گره خورده است که باور کردنی نیست . شگفت زده ام کردی عاشق جان . به مرز های زیبایی در کلام چنگ انداخته ای و دل سپرده ای .با برگردان های تازه هایت چونان مترجمی حرفه ای با زبان رویارو شده ای . به گمان من نه تنها می شود آهنگ شعر بلکه حتی آواها ، بافت ها و طعم درونی شعر را هم حس کرد و شنید .
بی هیچ گزافه ای فاصله ی زیادی میان نخستین برگردان ها با تازه هایت است . شاید اگر خود شاعر هم امروز چشم می گشود و دری می دانست شگفت زده می شد .
دریاباری عزیز خودت را باور کن و با پشتوانه ی عظیم حس ، دل ، شور و شعورت همچنان به پیش بران . بگذار فرم کار را درونت گلچین کند . ناخوداگاهت و شورت . هرگز چیزی را از بیرون بر فرم کارت تحمیل نکن . همین راهی را برو که برگزیده ای . البته این باور من است . شاید باور عزیزانی دیگر این نباشد . دست مریزاد .
ارادتمند شما : پیام سیستانی
پیام عزیز.
فرهنگ های بسیار را زیسته ام اما؛ سادگی و صفا را مدیون دل روشن ومصفای دهکده ای استم که هیچ دروغی دران تاریک نمی ماند. وچنین است که هردستی را با محبت واخلاص میفشارم.
راستش به اضافه ای تلخی بودن - در جای محکوم به ماندن شده ام که دوستش ندارم . برای همین روزنه ای- پلک سوم شب - را کشودم که درناگزیریها گریزی بزنم به سوی شعر و عزیزان چون شما - که مسرت دارم ازحضور شفاف ؛ بیدریغ وهمیشگی تان. وقت انست که ازتوجه ؛ رهنمودها ؛ اشارات و تذکرات شما دررابطه به بهبود واراستگی این خانه واین خامه اظهار سپاس وقدردانی نمایم.
فیض روح القدوس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند انچه (مسیح) ها میکرد!
۱۳۹..
هی فلانی
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده و کوچکُ
آن هم از دست عزیزیکه تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمیخواهی
من گمانم زندگی باید همین باشد
سلام دریاباری عزیز
پارسال دوست امسال آشنا..
بیا اونورا
خوشحال میشیم
سلام دریاباری عزیز
منتظرم به من سر بزن
سلام آقای دریاباری
انتخاب قشنگی بود
خوشحال میشم به من هم سری بزنینو نظر بدین
-
-
شاید زندگی هسته ی زرد آلویی باشد میان باغچه ...
-
-
ترجمه بس زیبا و خوندنی و دلنشین ........
هنرمندانه کار کردی . موفق باشی دوست عزیزم .
°°°°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°°°°|__/
°°°°°°°°°°°°|___/
°°°°°°°°°°°°|____/°
°°°°°°°°°°°°|_____/°
°°°°°°°°°°°°|______/°
°°°°°°______|_______________
~~~~/_______ آبی آرام بلند ____~~~
~~~/ آپ شد زود بیا که حیفه تو جشن تولد نباشی ~~~~
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
بار دوم دارم کامنت میزارم .... نمی دونم چرا سنت نمی شه
کارت حرف نداره . هنرمندانه ترجمه می کنی دوست عزیزم /
°°°°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°°°°|__/
°°°°°°°°°°°°|___/
°°°°°°°°°°°°|____/°
°°°°°°°°°°°°|_____/°
°°°°°°°°°°°°|______/°
°°°°°°______|_______________
~~~~/_______ آبی آرام بلند ____~~~
~~~/ آپ شد زود بیا که حیفه تو جشن تولد نباشی ~~~~
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
دعا کن برایم وقتی بماند وحوصله ای برای دیگربارخواند ن ونوشتن.
... آمین!
دریک رودخانه شناوریم...
سلام بر دریا باری خوب
نوازش سپیدار بهاری...
من به فکرکی اندرشده ام
انگاربرفراز خویش میشنوم
ازکی باشداین آزرم عاشقانه ...
...
باز آمدم و زیباتر یافتمش.
موفق باشید.
دریاباری عزیر ...این برگردان هم خیلی زیبا است مانند هر سروده دگری شما.
شاد باشید
سلام وفا - ی عزیز
انشالله خوبی؟
حال لال خوب است؟ با زن همسایه که غالمغال نکرده؟
خوبم برار. ایشان غالمغال میفرمایند!
سلام دریاباری عزیز
از این که سر زدی و نظر دادی ممنون
باز هم به من سر بزن
سلام دوست
بت یک شعر دیگر هستم
جناب دریاباری درود بر شما!
امید است تندرست باشید، بلی در باره ی آن شب،من هنوز یام است،ولی من نا خواندده امضا نکرده بودم، نا دیده امضا کرده بودم، و سرانجام هر چه که در خط است ...
طبع تان پدارم بادا
بدخشانی
درود بردریاباری عزیز
کجایی نازنین که ما را غریب کش کردند. باز هم خواندم و جانانه لذت بردم . دست مریزاد .
با احترام به خواندن غزل تازه ام فرا می خوانمت .
ارادتمند شما : پیام سیستانی
زیبا بود
سیما سلطانی
سلام دریاباری عزیز
می آیی و می روی
بیشتر بیا
و بیشتر بمان
و بیشتر بنویس
منتظر دریافت نظرات ارزشمندتان هستم
سلام دریاباری عزیز
خواسته بودی کامنتت را اصلاح کنم
نشد با اجازهء شما حذف کردم
آنقدر مهربان هستی که من را ببخشی ؟
باز هم به من سر بزن
شما برمن ببخشایید که اشتباه ازشتابناکی انگشتان من سر زده است.
آپ کردم
میدونم هیچ وقت قابل نمیدونید و نوشته های منو نمیخونید
میدونم
ولی اینبار بخونید چون قصه ننوشتم ....واقعیته
سلام...خیلی وقته که دیگه به من سر نمی زنید؟!!
با یک داستانک به روزم. سر بزنید خوشحال می شم.
(به کودکی برای جوانی ـبه جوانی برای کودکی دلتنگ زیستم
کاش می شد دست کودکیم را گرفته با هم به خیابان میرفتیم)
دریاباری عزیز من این نوشته را در شناسنامه دریاباری در وبلاگت خواندم
تو قلم خوبی داری
این نوشته مرا به یاد مادر و دوران کودکی ام انداخت
گاهی اوقات به سرم می زند که برگردم به کودکیم
همانطور که حسین پناهی برگشت و به قول او
آیا مادرم مرا باز خواهد شناخت ؟
دلم برای خودم -کودکیم و مادر تنگ شده و می سوزد .
آیا فردا ادامهء زیستنی ست
که تا دیروز به پایانش می اندیشیدم؟!
ما آدم ها چقدر تنها و غمگینیم