پلک سوم شب

شعر وادبیات

پلک سوم شب

شعر وادبیات

..

زنگ در! 

بازمیکنی 

نشانیی را ازتومیپرسد. 

میگویی:نمیدانم... 

وبازمیگردی 

بارویای که در خواب اش نبوده ای! 

 

 

 

 

.

نظرات 9 + ارسال نظر

ما مُردیم و کس زنگ دروازه را نمی زند

شاید....وشاید شما زنگ زده باشید!
اراذتمند....
دریاباری

زبیرهجران 1388,11,27 ساعت 11:31 ق.ظ

سلام به حضرت دریا باری عزیز...
شعرهای دریا باری وخلوت های که با شعر دارد همه اش زیبایند من یکی از علاقه مندان خیلی شعرهای تان هستم ... هرازگاهی که اینجا می آیم گل واری مشگفتم و تازه میشوم ...
من از چند سال به این سو که شعرهای دریاباری عزیز را می خوانم به این نتیجه رسیده ام که شعرهای دریا باری شبیه الماس اند از هرطرف که نگاه شان کنی رنگی دارند و جلایی !!!‌ کمتر اتفاق افتیده که اینجا آمده باشم و از چاشنی شعرهایش لبریز نشده باشم ....

زنگ در!

بازمیکنی

نشانیی را ازتومیپرسد.

میگویی:نمیدانم...

وبازمیگردی

بارویای که در خواب اش نبودی!
من
دعایت میکنم آباد باشی و همیشه با شعر زندگی کنی و خلوتت را لبریز ترنم و ترانه میخواهم ....خودم را در این شعر میابم

شادزی
دنیا به کامت
با ارادت

ممنون مهربانی های شما.
بادرودواحترام
دریاباری

شراب 1388,11,28 ساعت 03:35 ق.ظ

سلام بر دریای شعر و شور مردی که مروارید می آفریند
در سپیده دمی سرد برایت مینویسم که بگویم بر دوش هر واژه ات ترانه ای است که در کرانه های کیهان میپیچد
نمیدانم تو این شعرها را میسرایی یا شعرهایت ترا که هروقت شعری از تو میخوانم از دلم مرغی پرواز میکند

ممنون ازلطف همیشگی شما عزیزی که ازحوالی تهران مینویسید
بادرودواحترام
قربانت
دریاباری

آتمن 1388,11,29 ساعت 05:31 ب.ظ http://atman40.blogfa.com

دلتنگهایمان را فریاد کرده ایم
با زنگ هایی که مدام خورده می شوند
بر در هایی که گاه گاهی روی لنگه می چرخند

دردود بر دریاباری عزیز

درود برشما.
ارادتمند
دریاباری

سیامک بهاری 1388,12,01 ساعت 02:19 ق.ظ

از ایران هستم خسته نباشید.

ممنون ازحضور....
شما خسته نباشید.
بادرودواحترام
دریاباری

سلام و درود بر شما دریاباری گرامی :
امیدوارم صحت و سلامت باشید سروده قشنگ ویا الماس نامه زیبا یا تراویده احساس ناب هر چه که نام شاعرانه دارد.
دلکش است و زیبا ..
ادرس جدید وبسایت من


http://websayet124.persianblog.ir
در لینک هم درج این ادرس ضروری است
سپاسگزارم .

درج گردید.
بااحترام ودرود
دریاباری

با تو 1389,02,05 ساعت 07:42 ق.ظ

« زنگ در » باز مکن
در مگشا ، بر رخ هر بیگانه
آن روز ها رفتند ....
روز های جزبه و حیرت
روز های خواب وبیداری ....
گویی جهانی بود .
دری خانه ات ، یک کسی زنگ میزد .
هر کسی ز تاریکی نمی ترسید
در چشم هات ، قهرمانی بود
رفتند ، روز های جزبه و حیرت
در مگشا ، باز مکن
در ...

سلام دوست عزیز خیلی زیبا و پر احساس .
خوشحال میشم اگه به من هم سر بزنید و اگر مایل به تبادل لینک باشید خیلی خوشحال میشم.
با درود اندیشه شاهی.
www.kochezindagi.blogfa.com

gldh 1389,07,22 ساعت 02:48 ب.ظ

سلام وبلاگتان زیباست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد