با محبت ودرود دریا باری عزیز !ممنون حضور روشن نظر ارزنده و ذره نوازی هایتان . اینجا هم مانند همیش از خوشه های آفتابی کلام تان میتوان میوه های طلایی چید واقعا آغاز صبح را میتوان در پلک سو م شب دید . درخشنده بمانید همیش !
سلام لالا. او وقت ها که تو زنگ می زنی بیرارت در کلاس درس است.... پس ازین روز دگر به ان شماره زنگ نزن. به زودی ادرس جدیدم را برایت می گویم .... پر از روزه خوری باشی..... ببخشی پر از روزه نوشی باشی...
برار؟ روز شنبه به وقت آنجا که تویی ساعت میشه ۶شام - کدام درس در روز شنبه /یکشنبه؟ ؟؟؟
آیا برشانه های توهم کار(بردگی) ومهاجرت سنگینی می کند. این دوچیزمن راکم کم ازپادرمی آورد. کشنده است دوگونه زیستن. به سامان رساندن این زندگی، ضجه آورشده است. بالشتی نیست برفراخی این زمین؛ تالحظه ای براآن سربیاساییم. باهمهء خستگی هایم آمدم تا، درودی بگذارم.
جمه جان . چنان میدانید کاربرده وار اساس بیخویشتنی انسان است . درین جریان انسان خود ش را ازدست میدهدشی میشود ابزارمیشود و ... سرانجام دور از خویشتن خویش سقوط میکند . میدانم اشاره شما درعمق همین واقعیت دردناک چرخ میزند .... اما من : بلی کار میکنم . درهمان فضا وهوا و فصل که توداری کارمیکنی. تفصیل اش را ازغرجی بپرس ! چراکه به ان/ اشرارلیبرالست/ بسیار نوشته ام.
سلامی به گرمای دست محبت به آنانیکه مست اند ، مست محبت کنون که غم نان و جفای آسمان ، دور گردن حلقه زده ، چون خود را بدست آوری ، خوش می رو اگر کسی دیگر را یابی ، دست به گردن او درآور و اگر کسی دیگر را نیابی ، دست به گردن خویش درآور .... این کوزه چو من عاشق زاری بودست در بند سر ذلف نگاری بودست این دسته که در گردن او میبینی دستیست که در گردن یاری بودست به ببرعلی و ضربعلی ، پیوهء دیویات تقدیم باد . سلام به مومن برسان . با محبت .
سلام! در گذشت عمران صلا حی منتقد خوب شاعر عزیز وطنز پر داز همزبان را بر دوستان وآشنایان تسلیت عرض میدارم باخوانش نمونهء از آثار شان با عث زحمت می شوم. ممنون
سلام آقای دریاباری
دستتان درست شعر قشنگیه.
سلام ... ترا زیستم زلیخا زلیخا .. خیلی عالی بود دوست عزیز . شاد باشی
سلام
تورا فریاد کرده ام
تورا خندیده ام
تو را گریسته ام
زیبا
یار دریا بار را سلام دریائی ! شاد زی
سلام
سلامی بیش درچانته نیست وآن تقدیم دریاباری باد.
راستی به کمال چیزی نمی گویی می خواهد گوی سبقت رادرشعرومثنوی ازخودت برباید.
آخ که چقدر دوستت دارم.روز بروز زیباتر می شوی.درود بر تو
اینک اما من تورا.. در سکوت وهم انگیز شبانگاه.. در دریای طوفان زده وجود خویش... در عمق رویاهایم.. زیسته ام
زیبا بود دریاباری... چون همیشه
راستی اوج پروازم را دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بسیار شاعرانه / و بسیار دیرینه
موفق باشید
ترنج
خواندمت دریاباری
جگرخونم کردی
شناسنامه ات
می زیمت همچنان .
من مرگ را زیسته ام
درود
بند آخر اما صدای شعرت را در آورده است
****
با احترام
ترا
گم کرده ام
در کشور سرمایه داران!
با محبت ودرود دریا باری عزیز !ممنون حضور روشن نظر ارزنده و ذره نوازی هایتان . اینجا هم مانند همیش از خوشه های آفتابی کلام تان میتوان میوه های طلایی چید واقعا آغاز صبح را میتوان در پلک سو م شب دید . درخشنده بمانید همیش !
نا گفته نماند میان ویلون و جاز هم راه گشودم .
مه هم زخم معده داروم لالایم... پشت گپ مراکشی چراکشی و بلا و بد تر کشی نگرد... اصلا بگو که از همان طایفه ای ...نیستی
سلام
با شعر موتاسیون به روزم
سلام.......
سلام وسپاس ازینکه پیامم هم درپیامخانه ات راه ندارد چون حذفش نموده ای . خوش باشی
کدام پیام؟ چی را - حذف نموده ام پشمی جان؟
سلام دریاباری عزیز/ سروده زیبای بود / لذت بردم به امید کارهای از این دست تان / شاد و موفق باشید / زینت
سلام دوست محترم !
با سیر اجمالی بر وبلاگ های هموطنان ، به مناسبت یک ساله گی " سخن " در خدمت شما قرار دارم.
آهسته در زدم
که بگویم
همسایه!
سلام !
سلام لالا. او وقت ها که تو زنگ می زنی بیرارت در کلاس درس است.... پس ازین روز دگر به ان شماره زنگ نزن. به زودی ادرس جدیدم را برایت می گویم .... پر از روزه خوری باشی..... ببخشی پر از روزه نوشی باشی...
برار؟ روز شنبه به وقت آنجا که تویی ساعت میشه ۶شام - کدام درس در روز شنبه /یکشنبه؟ ؟؟؟
پیام های >>پشمی<< را چرا پاک کدی .... پیام های کل را می مانی اما پشمی را پاک می کنی.... می دانم چرا ..
آیا برشانه های توهم کار(بردگی) ومهاجرت سنگینی می کند. این دوچیزمن راکم کم ازپادرمی آورد. کشنده است دوگونه زیستن. به سامان رساندن این زندگی، ضجه آورشده است. بالشتی نیست برفراخی این زمین؛ تالحظه ای براآن سربیاساییم.
باهمهء خستگی هایم آمدم تا، درودی بگذارم.
جمه جان . چنان میدانید کاربرده وار اساس بیخویشتنی انسان است . درین جریان انسان خود ش را ازدست میدهدشی میشود ابزارمیشود و ... سرانجام دور از خویشتن خویش سقوط میکند . میدانم اشاره شما درعمق همین واقعیت دردناک چرخ میزند .... اما من :
بلی کار میکنم . درهمان فضا وهوا و فصل که توداری کارمیکنی. تفصیل اش را ازغرجی بپرس ! چراکه به ان/ اشرارلیبرالست/ بسیار نوشته ام.
خو خی ببخشی لالا .... بزودی ادرس نو خوده برایت می گم.
بخشیدمت برار... برایم بنویس ... بگو .
سلامی به گرمای دست محبت
به آنانیکه مست اند ، مست محبت
کنون که غم نان و جفای آسمان ، دور گردن حلقه زده ،
چون خود را بدست آوری ،
خوش می رو
اگر کسی دیگر را یابی ،
دست به گردن او درآور
و اگر کسی دیگر را نیابی ،
دست به گردن خویش درآور ....
این کوزه چو من عاشق زاری بودست
در بند سر ذلف نگاری بودست
این دسته که در گردن او میبینی
دستیست که در گردن یاری بودست
به ببرعلی و ضربعلی ، پیوهء دیویات تقدیم باد .
سلام به مومن برسان .
با محبت .
دوکتور . بیمارم ! ضجه میکشم چونان چراغ درچنبر شب ....
سلام!
در گذشت عمران صلا حی منتقد خوب شاعر عزیز
وطنز پر داز همزبان را بر دوستان وآشنایان تسلیت عرض میدارم باخوانش نمونهء از آثار شان با عث زحمت می شوم. ممنون
سلام مومن جان! نمی دانم که کجایی
سلام !خودم هم نمیدانم . گم شدیم .....
صبح بخیر نیمه گمشدهء من.
تو را نمیه ات گم شده ومرا تمامم !
سلام بر شما!
درود برتو ای فرشته!